در «تاکسی دایموند ۵۳» با داستانی واقعی سروکار داریم. از آن جنس داستانهایی که پر است از اتفاقات جالب و غیرمنتظره و خواننده را به درون خود میکشد. این کتاب، مقطعی از زندگی دکتر غلامرضا شیران را روایت میکند و مثل هر روایتی از زندگی، در گذر از فراز و نشیبهای بسیار شکل میگیرد. ماجرای جوانی است که به قصد تحصیل به آن سوی دنیا، به آمریکا میرود و زندگی در جایی متفاوت با کشورش را تجربه میکند. چون هزینههای اقامت و تأمین حداقلهای زندگی زیاد هستند، او به عنوان راننده پارهوقت در تاکسیرانی مشغول به کار میشود. میدانیم که رانندگی تاکسی از دسته شغلهاست که شخص را با آدمهای مختلفی روبهرو میکند و حوادث بسیاری را برای راننده رقم میزند. بهویژه اگر راننده اهل شهری که در آن کار میکند نباشد و به جغرافیا و فرهنگ دیگری پیوند بخورد. یکی از این حوادث، در یکی از عادیترین روزهای کاری در فرودگاه واشنگتن روی میدهد و به ماجرایی مهم در زندگی قهرمان داستان تبدیل میشود. هرچند برای درک اهمیت آن باید چند سالی بگذرد و قهرمان داستان، حوادث و تجربیات تلخ و شیرین فراوانی را پشت سر بگذارد.
دکتر غلامرضا شیران، راننده تاکسی دایموند۵۳، بعد از بازگشت از آمریکا به ایران و ورود به ارتش، به مأموریتی در غرب کشور رفته و طی آن مأموریت، به چنگ حزب دمکرات افتاده و دو سال طعم تلخ زندانهای مختلف غرب کشور را میچشد اتفاقی در تاکسی دایموند می افتد که سال ها بعد دکتر شیران را از اعدام حتمی نجات می دهد.
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.