لینک کوتاه :
https://ketabestanmarefat.ir/?p=14774
مردی که در ایستگاه قطاری در فلسطین روی بار و بنه اش نشسته بود و انتظار می کشید زمانی پادشاه سوریه بود. او منتظر ماموری انگلیسی بود تا او را برای رسیدن به تاج و تخت تازه آماده کند. این پادشاه آواره “فیصل” نام داشت. انگلسیی ها به شریف مکه قول داده بودند اگر علیه عثمانی قیام کند، پس از جنگ، حکومت کشورهای عربی را به پسران او خواهند سپرد. آن ها یکی از پسرهای شریف مکه را که فیصل نام داشت، برای حکومت در سوریه در نظر گرفتند و پسر دیگرش به نام “عبدالله” را برای عراق. اما پس از مدتی مجبور شدند فیصل را از سوریه بیرون بیاورند تا تاج پادشاهی عراق را بر سرش بگذارند
لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید
موارد مرتبط
بدون روتوش با دهه هشتادی ها
بدون امتیاز
0 رای
95,000 66,500 تومان
ستاره های بلوچ
بدون امتیاز
0 رای
48,000 33,600 تومان
قصه های شیرین جهان 10:خانه شکلاتی
بدون امتیاز
0 رای
20,000 14,000 تومان
تفسیر سورۀ تغابن
بدون امتیاز
0 رای
115,000 80,500 تومان
خانواده باحال 2:پنیر پرنده
بدون امتیاز
0 رای
70,000 49,000 تومان
متاستاز اسرائیل
بدون امتیاز
0 رای
155,000 108,500 تومان
زندگی باید قرآنی باشد
بدون امتیاز
0 رای
20,000 14,000 تومان
ستیز با خویشتن ستیز با جهان
بدون امتیاز
0 رای
15,000 10,500 تومان
با من سخن بگو مادر (مجلد ششم)
بدون امتیاز
0 رای
10,000 7,000 تومان
دلهره های خیابان وحید
بدون امتیاز
0 رای
30,000 21,000 تومان
کعبه بوی بهشت می دهد
بدون امتیاز
0 رای
70,000 49,000 تومان
مهدویت 1 : تربیت از فرا دست
بدون امتیاز
0 رای
13,000 9,100 تومان
یاران ناب 13:سید اسدالله
بدون امتیاز
0 رای
80,000 56,000 تومان
خط سفید ممتد
بدون امتیاز
0 رای
85,000 59,500 تومان
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.