10%تخفیف

زندگی نامه داستانی شهید سید علی اندرزگو بر اساس تحقیقی از یعقوب توکلی

قیمت 9,900 تومان

نمایشگر تمام صفحه محتوا

موجود

اشتراک 0دیدگاه 16 بازدید

زندگی نامه داستانی شهید سید علی اندرزگو بر اساس تحقیقی از یعقوب توکلی

سید علی بالا آمد. به کلی تغییر کرده بود. ریشش را کاملاً از ته تراشیده بود و به موهایش روغن زده بود. از جیب پیراهنش دسته عینکی بیرون زده بود. شلوار لی به پا داشت و انگار اصلاً سید سال گذشته نبود. مرضی نمی‌دانست چه بگوید. سید که لب باز کرد، انگار دریای آرامشی به دل توفان زده‌اش ریخت. – مرضی جان، می‌دانم که خیلی عذاب کشیده‌ای. ولی بیا و با من فرار کن! باور کن آن‌قدر به تو علاقه دارم که نمی‌توانم به کس دیگری فکر کنم. بیا با من فرار کن! مرضی نمی‌دانست چه بگوید. سعی کرد به خودش مسلط شود. قبلاً هم زمزمه‌هایی از فرار با سید را شنیده بود؛ آن هم موقعی که هنوز منصور ترور نشده بود. ولی حالا وضع فرق می‌کرد. مرضی گفت: «من که حرفی ندارم. جز تو کسی را ندارم. ولی علی جان، پدرم … ساواک پیرش را درآورده. می‌ترسم اگر با تو فرار کنم بلایی بر سرش بیاورند.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “ستاره شمال”
لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید