«رویای بیداری» جلد اول از مجموعه مدافعان حریم، تاریخ شفاهی زنان قهرمانا مدافعان حرم را روایت میکند. در اولین دفتر از این مجموعه، خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی، همسر شهید مدافع حرم، مصطفی عارفی را با تدوین و گفتگوی نسرین پرک میخوانید: «طبق خوابی که دیده بودم آقامصطفی چهاربار رفت عراق. هر بار که میآمد باز مشتاق بود که برود. دفعهٔ چهارمی که از عراق برگشت گفت: «اسم نوشتم برم سوریه.»
قیمت 70,000 تومان
موجود
«رویای بیداری» جلد اول از مجموعه مدافعان حریم، تاریخ شفاهی زنان قهرمانا مدافعان حرم را روایت میکند. در اولین دفتر از این مجموعه، خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی، همسر شهید مدافع حرم، مصطفی عارفی را با تدوین و گفتگوی نسرین پرک میخوانید: «طبق خوابی که دیده بودم آقامصطفی چهاربار رفت عراق. هر بار که میآمد باز مشتاق بود که برود. دفعهٔ چهارمی که از عراق برگشت گفت: «اسم نوشتم برم سوریه.» اوایل، هر دو هفته یکبار میرفت تهران. بعد شد هفتهای یکبار. میگفتند: «فلان سردار فلان روز میآید، بیاید از شما تست بگیرد شاید از همینجا اعزام شوید.» همیشه ساک و کولهپشتیاش آماده بود. برمیداشت میرفت تهران، به این امید که از همانجا اعزام شود. اغلب برای صرفهجویی در هزینهها با قطارهای اتوبوسی میرفت. گاهی حتی صندلی برای نشستن گیرش نمیآمد. چون در هفته سه یا چهار روز بیشتر سرکار نمیرفت، مجبور بودیم خرج و دخلمان را با هم برابر کنیم. بیتابیها و بیقراریهای آقامصطفی کسانی که مخالف رفتن او بودند را راضی کرده بود.»
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.