0دیدگاه
109 بازدید
اشتراک
لینک کوتاه :
https://ketabestanmarefat.ir/?p=14052
روایتی از ایستادنها، نیفتادنها، پایداریها، جنگ؛ و همچنین از تنهایی و اسارت در سلولهای مخوف صدام؛ خاطرهی مردی که در نوجوانی پا به میدانهای نبرد گذاشت و شانه به شانهی کسانی که بزرگتر از خودش بودند، جنگید. مجروح شد،اسیر شد، و بعد هم در همان عراق به اعدام محکوماش کردند. در «تنهای محجر»، زندگی (دوران تحصیل، جنگ، اسارت تا ثبتنام در حوزه علمیه و همچنین عضویت در کمیتهی جستوجوی مفقودان و تفحص) این رزمندهی کوچک سال را میخوانید که در جبههها و اسارت بزرگی کرد.
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.