10%تخفیف

قیمت 45,000 تومان

نمایشگر تمام صفحه محتوا

موجود

اشتراک 0دیدگاه 23 بازدید

این کتاب، روایت یک مادر است. روایت مادر چهار جوان برومندِ یکی از یکی گیراتر، که روزگاری از زیر قرآن ردشان کرد، آب پشت‌شان ریخت و ازشان دل کَند و دل نکَند. مادری که وقتی تنهاست، راه می‌رود، با گوشه چادرش قاب عکس جوان‌هایش را پاک می‌کند، درددل‌هایش را به آنها می‌گوید و با گوشۀ همان چادر، چشمش را خشک می‌کند. اما مادری که وقتی می‌نشینی کنارش، مثل روزهای اول جنگ، آتشین حرف می‌زند و وقتی از چهار فرزند شهیدش می‌گوید، سر بالا می‌گیرد، محکم حرف می‌زند و زینب‌وار روایتِ فتح می‌کند.
مادری که وقتی پرپر شدن گل‌هایش را یکی پس از دیگری می‌بیند، رمق از پایش می‌رود، زانو می‌زند، اما دوباره می‌ایستد و به راهش ادامه می‌دهد. مادری که مادری‌هایش مال وقتی است که تنهاست.
این کتاب، روایت یک همسر است از یک مرد.  کسی که فکر می‌کرد اگر جانمازش را جلوتر از مردم می‌اندازد و پیش نمازشان می‌شود، باید در همۀ کارهای دیگر هم جلوتر از همان مردم بایستد و پیش قدم‌شان باشد.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مگر چشم تو دریاست”
لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید