
با آقای علیرضا محمودی مظفر از کوچه زیبای بجنورد، به زندانهای تاریک و غمبار بعث بروید و ۱۶۰۰روز برای جاری ساختن ایمان و روحیه انقلابی در کمپ های ۱۷،۱۰,۹ استقامت کنید. این اثر که به قلم خود ایشان نگاشته شده است، روایت جانبازی و اسارت را در هم می آمیزد تا نگاه شمارا به زندگی […]
قیمت 108,000 تومان
1 عدد در انبار
با آقای علیرضا محمودی مظفر از کوچه زیبای بجنورد، به زندانهای تاریک و غمبار بعث بروید و ۱۶۰۰روز برای جاری ساختن ایمان و روحیه انقلابی در کمپ های ۱۷،۱۰,۹ استقامت کنید. این اثر که به قلم خود ایشان نگاشته شده است، روایت جانبازی و اسارت را در هم می آمیزد تا نگاه شمارا به زندگی […]
با آقای علیرضا محمودی مظفر از کوچه زیبای بجنورد، به زندانهای تاریک و غمبار بعث بروید و ۱۶۰۰روز برای جاری ساختن ایمان و روحیه انقلابی در کمپ های ۱۷،۱۰,۹ استقامت کنید.
این اثر که به قلم خود ایشان نگاشته شده است، روایت جانبازی و اسارت را در هم می آمیزد تا نگاه شمارا به زندگی دگرگون سازد.
بریدهای از کتاب سلام آقا سید
سید از اتوبوس پیاده شد و چند قدمی فاصله گرفت، کیسهاش را زمین گذاشت و روی پنجههای پا قدی کشید تا کمرش راست شود و خستگی و کوفتگی راه، تا حدودی از تن بیرون رود. نجفِ اشرف، قم، مشهد مقدس و حالا بجنورد؛ خیلی راه است! شاید یک ماهی در راه بود. دستی به سر و صورت و انبوه ریش سیاهش کشید. پایین عبا و قبا را تکان داد و از پیرمردی که کنارش بود، پرسید: «حاج آقا! ببخشید! کوچه «قرنقه دالان» کجاست؟» پیرمرد گفت: «غریب هستی؟!» سید جواب داد: «بله!» پیرمرد همزمان با حرف زدن، با دست جهتی را نشان داد. سید تشکر کرد و راه افتاد. همهمه بچههای قد و نیم قد داخل حیاط، مانع از شنیدن صدای در میشد. بعد از اینکه چندین بار دقالباب کرد، خانمی فریاد زد: «محمود! احمد! عذرا! زهرا! یکیتون برید درِ حوالی رو باز کنید.»
برای فرستادن دیدگاه، باید وارد شده باشید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.