10%تخفیف

قیمت 117,000 تومان

نمایشگر تمام صفحه محتوا

2 عدد در انبار

اشتراک 0دیدگاه 51 بازدید
سربازان “رستم”، آخرین پادشاه سلسله ی “آق قویونلو”، به دنبال پسر هفت ساله ای به نام “اسماعیل” به لاهیجان آمده بودند. جاسوسان رستم به او خبر داده بودند اسماعیل که ماه ها بود به دنبال او می گشت، در لاهیجان پنهان شده است. اما “کارکیا میرزا علی”، حکمران لاهیجان، قسم می خورد که پای اسماعیل روی زمین گیلان نیست. سربازان با شک و تردید زیاد از خانه ی حکمران بیرون رفتند. سومین بار بود که به دنبال اسماعیل به آن جا می رفتند و هر بار کارکیا میرزا علی همین طور برای آن ها سوگند خورده بود. در حقیقت حکمران اسماعیل کوچک را در سبدی گذاشته و از سقف یکی از اتاق های خانه اش آویخته بود تا پایش روی زمین گیلان نباشد و او قسم دروغ نخورده باشد!

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سرگذشت استعمار 9 : افطار در کلیسا”
لطفا برای ارسال یا مشاهده تیکت به حساب خود وارد شوید