کتاب خواب دانه ها، اثر ناهید رحیمی، به همت نشر کتابک به چاپ رسید.

ما انسان‌ها در زندگی راه‌های زیادی برای رفتن داریم. راه هایی که هر کدام می‌توانند یک مسیر درست یا غلط باشند. این انتخاب ماست که در کدام مسیر زندگی کنیم و سرنوشتمان را چطور رقم بزنیم. خواب دانه‌ها قصه همین انتخاب‌ها و مسیرهاست.
قصه سرنوشت دانه‌هایی که هر کدام کنار آدم‌هایی متفاوت قرار می‌گیرند و سرنوشتشان به سرنوشت همان آدم‌ها گره می‌خورد. یکی ازهمین آدم‌ها دختری با کاپشن صورتی و گوشواره‌های قلبی است…

ریحانه سلطانی نژاد دختر کوچولویی یک سال و نیمه اهل شهر کرمان بود. او به همراه خانواده اش در مراسم سالگرد سردار سلیمانی از قهرمانان شهید کشورمان شرکت کرده بود. در آن مراسم دشمان ایران و اسلام که از اتحاد مردم و قهرمانی سردار سلیمانی ناراحت بودند چندین بمب منفجر کردند. تعداد زیادی انسان بی گناه در آن انفجارها به شهادت رسیدند. تعداد زیادی انسان بی گناه در آن انفجارها به شهادت رسیدند. ریحانه هم یکی از آنها بود. ریحانه دختر کوچولویی با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی بود. دختر کوچولویی که سوار بر بال فرشته ها تا بهشت پرواز کرد.